تاثير بازاريابي رابطه مند بر رضايت مشتريان
در عصر جديد، دنياي كسب و كار بر مبناي رضايت مشتريان و مشتري مداري استوار شده است، طوري كه گسترش خدمات و ارائه آن بدون در نظر گرفتن اين اصل نه تنها مشكل بلكه غير ممكن است. افزايش نسبي هزينه جذب مشتري جديد باعث شده تا كارشناسان بازاريابي براي بهبود سودآوري فعاليتهاي خود به حفظ و نگهداري مشتريان فعلي هم بپردازند.در اين راستا، بازاريابي رابطهمند كه رويكرد جديدي به مشتري مداري است از جايگاه ويژهاي برخوردار گرديده است. در اين مقاله كه بر گرفته ازتحقيقي تحت عنوان” تأثير سطوح مختلف بازاريابي رابطهمند (ايجاد رابطه،حفظ رابطه، توسعه رابطه) بر رضايت مشتريان بانك” است كه سعي در معرفي بازاريابي رابطه مند و رضايت مشتري و بيان چگونگي تاثير گذاري بازاريابي رابطه مند بر رضايت مشتري دارد.
بخش خدمات مالي (بانكها) دست خوش تغييراتي است كه پيشتر در تاريخ خود تجربه نكرده است. اين تغييرات هم بر ساختار صنعت و هم ماهيت رقابت تأثير شگرف داشته است. جاي تعجب نيست كه، در اين محيط متلاطم با تغييرات شتابنده، موسسات مالي مجبور شدهاند شيوه واكنش خود را نسبت به بازار تغيير دهند، به طوري كه كمتر روي محصولات و بيشتر به مشتريان و روابط متمركز شوند و به جاي ديدي كوتاه مدت،ديدي بلند مدت را در پيش گيرند.
شدت رقابت وپيچيدگي آن، بسياري از بانكها را ناگزير از پذيرش جهان بيني جديد مفهوم بازاريابي، يعني “بازاريابي رابطهمند” نموده است و به جاي استراتژيهاي تهاجمي بازاريابي، آن ها را بسوي استراتژيهاي دفاعي بازاريابي سوق ميدهد. بازاريابي رابطهمند در صنعت بانكداري به سرعت به نگرش و فلسفه حاكم تبديل ميشود.
بازاريابي رابطهمند شامل فعاليت هايي است در راستاي توسعه ارتباطات طولاني مدت و مقرون به صرفه بين سازمان ها و مشتريان آن، به منظور ايجاد سود متقابل براي هر دو طرف شركت هاي خدماتي ميتوانند از راهبردهاي مختلفي براي حفظ و بالا بردن سطح روابط استفاده كنند.
از طرفي حفظ و تقويت مداوم رابطه با مشتري تنها مسير يك طرفهاي است كه بانكها در استفاده از استراتژيهاي تدافعي و افزايش حفظ مشتريان كنوني خود بايد از آن عبور كنند. بازاريابي به طور كلي در ميان بانكهاي ايران واژه جديدي است.چرا كه بازاريابي زماني ضرورت پيدا ميكند كه سازمان با محيط رقابتي مواجه گردد. صنعت بانكداري ايران در دهه اخير با تغييرات و تحولاتي در عرصه مقررات زدايي، تكنولوژيهاي ارائه خدمات و تعيين اهداف رشد از جانب بانكهاي غالبا دولتي هستند رفته رفته بسوي رقابتي شدن پيش ميرود. در اين سالها بانكهاي ايران اقدام به داير كردن واحد خدمت به مشتري با بازاريابي و تحقيقات بازاريابي نمودند كه اين خود دليلي به حركت صنعت به سوي رقابتي شدن ميباشد كه بدون ترديد در آينده نزديك شاهد شدت يافتن آن نيز خواهيم بود.
تاريخچه و تعريف بازاريابي رابطه مند
از اوايل سال 1980، بسياري از شركتها به برقراري تعاملات پايدار با تامين كنندگان و ساير ذينفعان خود روآوردند و پس از آن در اوايل سال 1983واژه بازاريابي رابطه مند براي اولين بار مطرح شد. در واقع سه عامل باعث ايجاد و افزايش محبوبيت بازاريابي رابطهمند در اواخر سال 1980و اوايل سال1981 ميلادي شدند. اولين دليل، بحران انرژي در اواخر سال 1970 بود كه موجب بروز تورم بي سابقه در قيمت مواد اوليه توليدي شد و بسياري از شركتهاي آمريكايي فعال در زمينه صنايع الكترونيك، فولاد، آلومينيوم، مواد شيميايي و منسوجات تحت فشار رقباي خارجي از ميدان خارج شدند. بنابراين نگهداري مشتريان و برقراري روابط بلند مدت با آنان مورد توجه قرار گرفت.
در همان زمان بازاريابي خدمات به عنوان شاخه اي جديد در علم بازاريابي شهرت و محبوبيت يافته بود. لنارد بري كه نخستين پژوهشگر در زمينه بازاريابي خدمات بود در اوايل سال 1983واژه بازاريابي رابطهمند را ابداع كرد. از آنجا كه ارائه خدمات مستلزم برقراري رابطه مستقيم با دريافت كنندگان خدمت بود، محققان توانستند كه وفاداري مشتريان را حين برقراري تعاملات پايدار با آنان مورد تحليل قرار دهند. نهايتا با مطرح شدن مباحث TQM (مديريت كيفيت فراگير)در سال1980، توليد كنندگان به دنبال كاهش تعداد تامين كنندگان ودر نتيجه دريافت مواد اوليه مورد نياز با كيفيت بالاتر و هزينه كم تر بر آمدند كه اين امر مستلزم برقراري تعاملات نسبتا پايدار با تامين كنندگان بود. پس از موفقيت ژاپني ها در توسعه روابط با تامين كنندگان بويژه در صنعت خودرو. اين الگو مورد استفاده شركتهاي آمريكايي نيز قرار گرفت.
از زمان ظهور گرايش بازاريابي رابطهمند تعاريف مختلفي از آن توسط صاحبنظران و متخصصين علم بازاريابي بيان شده است. هركر (1999)، بيست و شش تعريف مختلف را كه در دهه 1990 ارائه شده، جمع آوري كرده است كه برخي از آن ها به شرح ذيل ميباشند:
– بازاريابي رابطهمند يك چارچوب منظم جهت ايجاد، توسعه وحفظ ارتباطات ارزشمند بين گروه هاي ذينفع است، كه موجب شكل گيري مراودات ثابت و مستمر در زنجيره ارزش ميشود.
– جذب، نگهداري و – در سازمان هاي چند خدمتي – ارتقاء ارتباطات با مشتري.
– موضوع بازاريابي رابطه مند : جذب، توسعه و حفظ ارتباطات با مشتري است.
– بازاريابي رابطهمند خواست و ايجاد ارتباطات مبتني به همكاري و اعتماد و تعهد با مشتريان است وبه وسيله تعاملات واقعي جهت تحويل كالاها و خدمات با كيفيت بالا، پاسخ گويي به نظرات و پيشنهادات مشتري، رفتار بدون عيب ونقص و آگاهي از ناديده گرفتن منافع كوتاه مدت جهت دستيابي به منافع بلند مدت شرح داده ميشود.
انواع بازاريابي رابطه مند
مرگان و هانت در سال 1994 الگويي از انواع بازاريابي رابطه مند ارائه كردند.
جهت دستيابي به روابط پايدار توجه به نكات زير ضروري است:
1ـ رابطه بين سازندگان قطعات و ملزومات و خريداران جهت تامين بهنگام و بهينه سازي كيفيت محصولات.
2ـ رابطه بين سازمان و شركتهاي خدماتي مثل موسسات تحقيقات بازاريابي، آژانس هاي تبليغاتي و…
3ـ همسو كردن استراتژي با جايگاه رقبا، تغييرات تكنولوژي و سياسي.
4ـ برقراري رابطه بين سازمان و موسسات غيرانتفاعي جهت مشاركت در امور اجتماعي.
5ـ مشاركت در طرح هاي تحقيق و توسعه با سازمانهاي دولتي در سطح محلي و كشوري.
6ـ ايجاد روابط بلند مدت بين شركتها و مصرف كنندگان نهايي.
7ـ ايجاد ارتباط و مشاركت با ساير شركا مثل شركتهاي فعال در كانال هاي توزيع سازمان.
8ـ ايجاد رابطه با واحد هاي عملياتي سازمان.
9ـ ايجاد روابط و مشاركت با كارمندان كه منجر به برقراري (بازاريابي داخلي)درسازمان مي شود.
10ـ برقراري روابط موثر با واحدهاي استراتژيك كسب و كار سازمان.
اجزا و عوامل بازاريابي رابطهمند :
سين و همكاران (2005)، بازاريابي رابطهمند را ساختار يك بعدي شامل شش عامل كليدي در نظر گرفتهاند كه در شكل1 نشان داده شده است.
شكل1) اجزاي بازاريابي رابطهمند
1-اعتماد:
اعتماد يك جزء كليدي رابطه تجاري است؛ و مشخص كننده اين مطلب كه هر طرف رابطه تا چه ميزان ميتواند روي وعده وعيدهاي طرف ديگر رابطه حساب كند. اعتماد يك متغير مركزي در مراودات بلند مدت است. مورگان و هانت[1] (1994)، اعتماد را به عنوان يك ساختار كليدي در مدل بازاريابي رابطهمند مورد بررسي قرار داده اند.اعتماد بيش تر بين خريدار و فروشنده باعث ايجاد بهره وري بيش تر و روابط بلند مدت تر ميگردد.
2-ايجاد پيوند[2] :
پيوند يك جزء ديگر مراوده تجاري است كه بين دو طرف رابطه (خريدار و فروشنده) ايجاد ميشود و در يك وضعيت يك پارچه جهت دستيابي به هدف مطلوب ايفاي نقش ميكند. وجود اين جزء در بازاريابي رابطهمند، موجب توسعه و افزايش وفاداري مشتري ميگردد و به طور مستقيم احساس تعلق به رابطه و به طور غير مستقيم احساس تعلق به سازمان را ايجاد ميكند. مطالعات انجام گرفته توسط ويلسون و مالانني[3] (1986) نشان ميدهد كه : پيوند قوي تر بين خريداران و فروشندگان باعث ايجاد تعهد بيش تر جهت حفظ رابطه ميشود.
3- ارتباطات:
عبارت است از مراودات رسمي و غير رسميكه موجب مبادله اطلاعات معني دار و به هنگام بين خريدار و فروشنده ميگردد آندرسون و نرس[4] (1990) بيان نمودهاند كه ارتباطات نقش مهمي را در ايجاد اعتماد ايفا ميكند. مورگان و هانت (1994) طي تحقيقاتي كه انجام دادهاند تأثير مثبت و غير رسميارتباطات را بر ايجاد تعهد بين خرده فروش وفروشنده اصلي در صنعت اتومبيل بيان ميكند.
در روابط بازاريابي،ارتباطات غالبا ناديده گرفته ميشود. اين مسئله تأسف آور است، زيرا همه عناصر ديگر از طريق ارتباطات تجربه ميشوند. ارتباطات، خصوصا ارتباطات به موقع، موجب تقويت اعتماد از طريق كمك به حل اختلافات و برآورده نمودن انتظارات ميشود.
4-ارزش مشترك[5]:
ارزش مشترك عبارت است از اعتقادات مشترك طرفين رابطه درباره رفتارها، اهداف وسياستها اعم از اين كه با اهميت يا كم اهميت، مناسب يا نا مناسب و درست يا غلط باشند.وجود اهداف و ارزش هاي مشترك باعث ايجاد تعهد بيش تر نسبت به رابطه ميشود.
5-همدلي:
اين جزء بازاريابي رابطهمند به هر يك از طرفين رابطه اجازه ميدهد كه موقعيت موجود را از ديد طرف ديگر مورد بررسي قرار دهد. همدلي در واقع عبارت است از درك خواستهها و اهداف طرف ديگر رابطه براي تقويت روابط بين طرفين معامله،همدلي يك شرط ضروري است.
6- رابطه متقابل[6]:
يكي ديگر از اجزاء بازاريابي رابطهمند، رابطه متقابل است كه موجب ميشود هر طرف در قبال توجه يا مزاياي دريافتي از طرف ديگر، امكانات ويژهاي در زمان هاي بعدي براي او فراهم كند.
همان طور كه اليز[7] (1993) بيان كرده است : بازاريابي رابطهمند به وسيله تأثيرات متقابل و تعهدات بلند مدت مشخص ميشود.
چينيها معتقدند كه رابطه متقابل ميتواند بر پايه خصوصيات فردي مشتري صورت گيرد به طوري كه ارائه دهنده خدمت (تأمين كننده) منافع با سرويس و خدمات ويژهاي را جهت مشتريان براي رقابت با ديگر بخشهاي بازار (رقبا) ايجاد كند.